ماییم و داغ زمانه

وبلاگ تنهایی خودم

ماییم و داغ زمانه

وبلاگ تنهایی خودم

دختر بازی

 

سلام

این شعر جدای از اشعار گذشته من هستش.........اخه این کاملا واقعی هست.....

یعنی امروز تو خیابون این حادثه را دیدم و در  ذهن خلاق ما جرقه ای زد......

یه اقا پسری به خانومی تنه زد ........بقیه اش رو هم تو شعر بخونید

نمی خواستم امروز اپ کنم خیلی کلافه بودم اخه یه چیزی شنیدم که حالم رو هم بدتر

ای کاش به من نگفته بوداین شعر من طنز نیست چون نمی خوام دیگه شعر طنز بگم

خیلی خستم.....فقط چون این شعر به ذهنم رسید گفتم

 همه شما را دوست دارم............. البته.....................بگذریم

 

منتظر نظر های قشنگ شما هستم

موفق باشید....شوریده

 

دیدم جوانی تنه ای زد به دختری

فریاد هوش!کثافت به گوش خاست*                            *:بلند شد

 

گفت ناموس مگر نداری تو ای پسر

این کار فعل پسرهای بی حیاست

 

گر خواهر و مادرت  را  چنین کنند!!

داد و هوار و غیرت تو پس کجاست؟؟!!!

 

مرد جوان که نبودش نه گوش و چشم

دختر بگفت که فلان چیز به تو  رواست!!!!!

 

دیدم پسر که شده است سرخ چون لبو

سر را به زیر فکند و نه جای ماست؟؟!!!

 

ناگه رفیق پسر گفت با ترس و لرز

ای مُرده شور تو دختر چقدر بلاست!!!!

 

ناگه شنید دختر و گفت ای فلان فلان

ان چیز که بگفتی مادرت سزاست

 

گفتم به خویش که خاک بر سر شما

ارزش ندارد این عروسک که بی حیاست

 

این دختران همه شان درد سر شوند

ای داد از این گروه که چقدر سر هواست

 

ما را به چشم و غمزه شان فریفته اند

زیبا نگار و غمزه و استغفر کجاست؟؟؟!!!!

 

دیگر فریب این جماعت نمی خورم

من را نه قلب نه جانی که بی نواست

 

شوریده از این جماعت چه دیده ای

اینقدر خون به دل مخور که رنج ماست

 

ای دختران دگر از فرهاد نیست خبر

کآ ب از بیستون کشیدنش جفاست

نظرات 18 + ارسال نظر
javad دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:49 ب.ظ http://jamina.blogfa.com/

به نظر من عالی بود موفق باشی

ماهی خانوم دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:00 ب.ظ

قهرم...

سلام

به خدا منظوری نداشتم

ببخشید........ولی اخه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و شعر ننویسم

شوریده

علی دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:58 ب.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلا داداش خوبم عاله
و زیبا
اما مشکل از خود ما است نه طرف مقابل
کسی که به خاطر تمایلات نا موزون و غلط خود که نه جای آن در خیابان است به هر پستی تن در میدهد که چنین آدمایی لایق آن فحشها و پستیها هستند و به نظر من حقشون همین نبود بلکه خیلی غلیظ تر از این.
شما که اسمتون خیلی عرفانیه و طبعا با من موافقید ،مگه نه؟
البته شعرتون خیلی زیبا بود و تصویر سازی خوبی داشتین
موفق باشی و مانا
بای

معلومه که با شما موافقم ای دوست:)

مرتضی دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:12 ب.ظ http://gvan.blogsky.com

من عاشق شده ام وازعشق هم خیلی میدانم .بگذریم شماهم خوب نوشتی.عزیز

حورجان دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.khodemonii.blogfa.com

سلام
مرسی که خبرم کردی
.....
خوب بود
اما تقصیر پسره بود نباید متلک مینداخت
همه دخترا که مودب نیستند !!!

بله همینطوره

من هم موافقم!!

علی دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:27 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
سلام .... جان؟؟؟

بی هیچ دیوار و برج و بارو
با یال شیر و شاخ آهو
با صورتک سرخابه رنگ و جادو
بی هیچ لطفی پرناز و عشوه
لبخند می زنند
( اینم یه روزی توی یه شرایط مشابه من گفتم!!!)

ز عشق نا تمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را؟

سلامت و شاد باشی

علیرضا سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:48 ق.ظ http://www.hafti-hafti.blogsky.com

خیلی با حال بود واسه همینه که هیشکی و تحویل نمیگیرم دیگه :-))
تازه قرار شد ای میل بدی٬باور کن مزاحمت ایجاد نمیکنم تو رو در وایسی هم نمیندازمت و هر فکر بدی که بخوای بکنی.

سلام
:)
ایمیل رو نمی تونم بدم....شرمنده

سعید سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:05 ق.ظ http://barfeeshgh.persianblog.ir

سلام
خیلی عالی بود.
شعرت واقعی بود، مرسی که خبرم کردی
موفق باشی

امیر سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:56 ب.ظ http://amirlovek.blogsky.com

خیلی با حال بود

آرش سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 06:56 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

این دیگه چه دختری بوده حسابی حال پسر رو گرفت یه جورایی دمش گرم.
سوژه تازه و قشنگی بود
بابت این همه شوق و ذوق ادبی بهت تبریک میگم

آرش چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ق.ظ http://talafi-mikonam.blogsky.com

سلام

خوبی ؟

اینو تو کافی نت خوندیم اما نظرش اینه

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی

خیلی خیلی خیلی خیلی

قشنگ بود

انشالله حتمآ می ریم

باید درس بخونیم

رمزمون « خوی علی »

بای

سعید چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:00 ق.ظ http://barfeeshgh.persianblog.ir

سلام
پست این بار با پست های دیگه فرق داره،
منتظرتم
زود بیا

محسن مقدم چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:46 ب.ظ http://lovesky.blogsky.com

ممنون از لطف و محبت شما . موفق باشید .

عسل رز چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:31 ب.ظ http://asaleroz.blogsky.com

سلام
ممنونم که امدی

نازنین چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:39 ب.ظ http://www.paree-parvaz.blogfa.com

شبی غمگین شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
او هرگز شکستم را نفهمید
اگر چه تا ته دنیا صدا کرد
سلام آپت قشنگتر از همیشه بود...فرهاد نیستتتتتتتتتتتتت

عاطفه چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:55 ب.ظ http://www.at000sa111.blogfa.com

سلام عزیزم مرسی که به وبم سر زدی
شما هم وب زیبایی دارید
موفق باشی بابای

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:14 ق.ظ

سلام
خوشالم که دیگه بهم نه پی ام میدین و نه آف میفرستین!
. . .
لطفا به کسایی که باهاشون چت میکنم و بهشون سر میزنم هم چیزی از من نگین. . . شما از اونا میپرسین چرا آیدی دختر دارن؟ از خودتون نمیپرسین که چرا اون کامنتهای قشنگو واسه دختر مینویسین؟ یکمی رو خودت کار کن بعدش به بقیه گیر بده.
. . .

روزات برفی

آرش پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:29 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

شوریده جان ۳روزه آپ نکردیااااا
نکنه خبرایی هستش نمی خوای بگی!!!!۱

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد