ماییم و داغ زمانه

وبلاگ تنهایی خودم

ماییم و داغ زمانه

وبلاگ تنهایی خودم

جوانی

 

سلام

امروزا دلم خیلی گرفته این امتحانات ما هم شده قو  بالا قوز ببخشید اگر دیر اپ می کنم

امتحانات سنگین شده من هم کم تر وقت اپ کردن دارم.........

 

موفق باشید............شوریده

 

 

ای دریغا شد جوانی ام تمام

شرح این قصه بگویم والسلام

 

نوگلی بودم که چیدم روزگار

از همه دلگیر به جز پروردگار

 

تا که شادابی برفت از روی من

بوی خوش ناگه برفت از کوی من

 

عاشقی بودم ولی بی ادعا

غرق در روی گلی بی منتها

 

ناگهان دستان پست روزگار

ریشه کن کرد ان گل زیبا نگار

 

تا که دیدم لحظه جان دادنش

ساقه ام ناگه شکست از کُشتنش

 

من شدم تنها در این دشت غریب

در جوانی گشته ام پیر ای حبیب*                         *:دوست

 

ناله از این عالم و دنیا چه سود

کاتشم خاکستر و این دل چو دود

 

ای خوشا روزی رسد در باغ او

شرح این غم را بگویم داغ او

 

شعر خود را کم نما شوریده باش

غرق در غم اشک و در دیده تو باش