مرگ عاشق

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام به همه خوانندگان وبلاگ ..........امیدوارم که حال همه شما خوب باشه و مثل من شوریده

نباشید......داشتم همینجوری فکر می کردیم گفتیم یه شعر بنویسیم دیگه دارم کم کم شعر و میذارم کنار ........اخه باید برای امتحان کارشناسی ارشد خودم رو کم کم اماده کنم

البته گه گداری می نویسیم ولی خوب سعی می کنم تو شرایط روحی خوبی باشم که بتونم

تو امتحان موفق باشم

 

شوریده

 

 

شنیدم که انسان عاشق بمرد

به جز درد یار و غم هجر نخورد

 

بدیدم که جانانه جان می دهد

گریست و وجودش به جانان سپرد

 

همه جان خود را به دلبر نهاد

ز درد جدایی خودش را فسرد

 

چه گویم حدیث دل خون دلان

که از بی وفایی دل ما فشرد

 

دگر قافیه تنگ شده چون دلم

شکایت کجا خون دل او بخورد